la politique |
ترجمه متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
«در ابتدا و قبل از اینکه وارد مباحث اصلی صحبت خود شوم، به تمامی مسلمانان، مراجع عظام به خصوص آیتالله العظمی خامنهای، حوزههای علمیه، شاگردان و خانواده ایشان، رحلت ملکوتی آیتالله العظمی محمدتقی بهجت را تسلیت میگویم. ما نیز در حزبالله از فقدان این مرجع عالیقدر که حامی روحی و معنوی حزبالله بوده ناراحت هستیم. ایشان از جمله اولین مراجعی بودند که در جریان جنگ تابستان 2006 نوید پیروزی را به ما دادند. موضوع اولی که در مورد آن قصد دارم سخن بگویم سالروز اشغال فلسطین به عنوان سالگرد فاجعهای که برای امت اسلام اتفاق افتاد، است. در طول سالهای گذشته از طریق رسانهها و سخنرانیهای مختلف گفتم که ملت اسلام به خصوص ملتهای منطقه گرفتار این مصیبت بزرگ هستند. در سالگرد اشغال فلسطین فکر میکنم حقایقی هست که باید در مورد آنها سخن بگویم. هنگامی که این سالروز را به یاد میآوریم باید حقیقت تشکیل این کیان اشغالگر را یادآور شویم. اسراییل کیانی متجاوز است که به تعدی به مردم عادت کرده و هنوز هم بر اساس اشغالگری و هجرت دادن اجباری مردم به حیات خود ادامه میدهد و به همین دلیل غیرقانونی است.
دوم اینکه نسلهای کنونی و آینده باید بدانند که ایجاد این کیان تجاوزگر در قلب منطقه عربی و اسلامی ما دلیل اصلی تمامی جنگها و مصیبتها و بلاها و تنشها در این منطقه است. در نتیجه نسلهای سابق، کنونی و آینده ما باید پیامدها و آثار و نتایج کاشته شدن این غده سرطانی در این منطقه را تحمل کنند. همه باید درک کنند و منکر این حقیقت نشوند که جنگهای این منطقه با اراده اسراییل به دیگران تحمیل شد و آنچه که در مقابل رخ داد تلاشهایی بود که در مقاومت در برابر این رژیم اشغالگر صورت گرفت.
نکته سوم اینکه باید حقیقت منطقه را همانطور که هست بگوییم. سرمنشأ درگیریها، موضوع فلسطین است و آنچه پس از آن رخ داد نتایج و پیامدهای این تنش بوده بطوریکه همه تلاش داشتند آرمان فلسطین را به فراموشی بسپارند تا ملت فلسطین، ملتهای عربی و اسلامی و جهانیان این موضوع را به طور کامل از یاد ببرند و تسلیم یک حقیقت زور شده و از حق خود چشمپوشی کنند.
در دهه پنجاه طرحهای وطنگزینی فلسطینیها و ایجاد کشوری جایگزین برای آنها عنوان شد و تلاشهای مخفیانهای نیز برای مهاجرت دادن اجباری فلسطینیان به نقاط مختلف جهان و ارائه تسهیلات به آنها و جذب این مردم در جوامع مختلف دنبال شد.
شصت و یک سال پس از این همدستی و توطئه جهانی علیه فلسطین و مردم آن و در برابر واقعیت مقاومت فلسطین باید به این ملت و مقاومت و پایداری آن ظرف این همه سال طولانی اعتراف کرده و آن را گرامی بداریم.
همچنین باید از فداکاریهای ملتهای عربی، ارتشهای عربی و به خصوص دو ارتش مصر و سوریه که جنگهایی سرنوشتسازی را با دشمن صهیونیستی انجام داده و فداکاریهای قهرمانانهای را داشتند یاد کنیم.
باید در عین حال به مسئولیتهایی که ملتها و دولتهای عربی و جهانی در قبال مشکلات فلسطینیها و محاصره آنها و نتایج جنگهایی که به آنها تحمیل شد، دارند نیز اشاره کنیم. این مسئولیت در درجه اول متوجه ملت فلسطین است ولی تمامی امت اسلام مسئولیت ایستادگی و حمایت از این ملت با تمامی امکانات موجود و ممکن را دارند. این ملت شایستگی همراهی و حمایت را داشته و بزرگترین دلیل این شایستگی ایستادگی فلسطینیها در تمامی این مدت و عدم تسلیم شدن آنها است.
نکته دوم اینکه هر آنچه از زمان اشغال فلسطین تاکنون گذشته در رزمایش نظامی آتی اسراییل موسوم به نقطه تحول سوم ظرف چند هفته آینده خلاصه میشود. این رزمایش بسیار حساس است و نیاز به تشریح و موضعگیری دارد.
باید یادآور شوم در زمان جنگ تابستان 2006 همه از جمله رسانهها و مسئولان اسراییلی اعتراف کردند که شکست سنگینی را متحمل شده و در تحقق اهداف خود در لبنان ناکام ماندند. گزارش کمیته وینوگراد نیز بر این موضوع تاکید کرده و تمامی مسئولان و ارتش اسراییل را مسئول این ناکامی دانست.
ارتش و وزارت دفاع اسراییل نیز چهل کمیته را تشکیل داده و شروع به بررسی مشکلات و خللهای موجود کردند. بر اساس گزارش وینوگرداد و نتایج بررسیهای چهل کمیته مذکور، نکاتی مشخص شد که نیاز به معالجه دارند.
ما در برابر دشمنی هستیم که در عین جنایتپیشگی و ددمنشی با احساس مسئولیت فعالیت میکند و دست به سلسلهای از بررسیها و تلاشها برای رفع خلل میزند.
رزمایشهایی که اسراییل از زمان خاتمه جنگ 2006 تاکنون انجام داده بسیار گسترده و فراگیر بوده است. ممکن است برخی در لبنان بگویند که رزمایش نظامی اسراییل در شمال سرزمینهای اشغالی به ما ربطی ندارد. این سوال مطرح میشود که رزمایش در مرز با لبنان آیا به نوار غزه مربوط میشود؟
رزمایشهای دیگری نیز در منطقه شمالی با در نظر گرفتن نیروی تهاجم اجرا شد. همچنین رزمایشی نیز در منطقههای مختلف فرماندهی در شمال، جنوب و وسط سرزمینهای اشغالی انجام شد و در این راستا 14 رزمایش دیگر نیز اجرا شد و اکنون نیز نیروی هوایی دست به رزمایش گسترده و فراگیری زده است.
از امروز نیز نیروی هوایی بار دیگر دست به مانوری زده و آژیرهای خطر در همه جا به صدا در آمده است. در کنار این رزمایشهایی که نام برده شد، چند مانور نظامی دیگر نیز با مشارکت آمریکا صورت گرفته است.
در کنار این همه رزمایش مختلف، اکنون میرسیم به رزمایش موسوم به نقطه تحول سه که در سطح تمامی خاک اشغالی فلسطین اجرا میشود. آمادگی برای این رزمایش در اواخر سال گذشته صورت گرفت. اسراییلیها مجموعه این رزمایشها را «عظیم» خوانده و هدف از آن را افزایش روحیه و آمادگی مردم اسراییل در مقابله با هرگونه حمله احتمالی عنوان میکنند تا بدین ترتیب تمامی شهرها و مردم و مراکز و تاسیسات اسراییلی بخشی از نبرد و جنگ فرض شده و به آمادگی برسند.
یک ژنرال اسراییلی نیز هدف از رزمایشها را ایجاد فرهنگ شرایط اضطراری در مردم اسراییل خوانده است، به گونهای که گویا جنگ همین فردا صبح شروع میشود.
باید دقت داشته باشیم که در این رزمایش از 31 ماه جاری به مدت پنج روز تمامی مردم و سازمانها و موسسات اسراییلی وارد این رزمایش میشوند و این رزمایش در واقع ابعاد زیادی دارد.
به شکل خلاصه میتوان گفت یک دولت کامل به مدت پنج روز قصد اجرای رزمایش را برای مقابله با شرایط اضطراری دارد که فقط خدا میداند این شرایط اضطراری چگونه میتواند باشد.
سرفصلهای این رزمایش به شکل زیر است:
اداره رزمایش توسط ارتش
آمادگی دولت در شرایط اضطراری کامل
برگزاری جلسات توسط کابینه امنیتی کوچک اسراییل در شرایط جنگی
فعالیت کامل ارتش با تمامی تجهیزات و در راس آنها نیروی هوایی
تمامی وزارتخانهها، جبهه داخلی و ... که بر اساس طرح موجود سرزمینهای اشغالی به 27 قسمت مختلف تقسیم شدهاند.
سناریویی که آنها در موردش سخن میگویند، حمله موشکی گسترده و همزمان از ایران، سوریه، لبنان و نوار غزه شامل موشکهای نامتعارف، حادثه تروریستی و غیرقابل پیشبینی در شهرهای بزرگ، انفجار تاسیسات شیمیایی در بندر حیفا و همچنین نکاتی در مورد ارتش و هشدارها و چگونگی فعالیت مردم و هماهنگی میان نهادهای مختلف، آموزش مردم برای مقابله با حمله موشکی و پناه بردن به پناهگاهها ظرف مدتی بین 15 ثانیه تا 3 دقیقه است.
بدین ترتیب میبینم که تمامی کیان دشمن برای پنج روز به شکل کامل درگیر این رزمایش نظامی گسترده میشود.
این رزمایش را نمیتوان از رزمایشها قبلی و تحولات کنونی منطقه جدا دانست. معمولا حوادث منطقه را باید در نظر گرفته تا بدانیم دشمن چگونه فکر میکند.
مجموعهای از تحولات و چالشها در منطقه رخ داده که مربوط به یک سال و دو سال گذشته نیست. با نگاهی به گذشته میبینیم که در این روزها با سالگرد شکست تاریخی اسراییل در 25 ماه می 2000 مواجه هستیم که پیامدهای خطرناک و مهمی بر اسراییل به اعتراف مسئولان بلندپایه این کیان صهیونیستی داشت.
پس از آن شاهد شروع انتفاضه مردم فلسطین بودیم که منجر به مقاومت مسلحانه فلسطینیان با قدرت زیاد شد به گونهای که اسراییل اعتراف کرد که در جریان مواجهه با مقاومت فلسطینیان مشغول جنگ استقلال دوم پس از سال 1948 است.
سپس عقبنشینی یکجانبه اسراییل از غزه در نتیجه مقاومت را شاهد بودیم. پس از آن نوبت به جنگ سال 2006 و شکست باز هم تاریخی اسراییل در برابر لبنان میرسد که به گفته کمیته وینوگراد نتایج دهشتباری برای اسراییل در بر داشت.
اضافه بر آن باید شرایط جغرافیایی را نیز در نظر گرفت به گونهای که اسراییل موفق نشد روابط خود را با کشورهای منطقه حتی کشورهایی که با تلآویو صلح کرده بودند بهبود ببخشد. میزان آگاهی مردم منطقه نیز نسبت به طرحهای اسراییل افزایش یافته و ملت از جریانهای مقاومت حمایت کردند. آمریکاییها و اسراییلیها و حامیان و همپیمانان آنها سعی کردند جنبشهای مقاومت را خاموش کنند.
نکته بعدی افزایش قدرت بیسابقه ایران و دستیابی این کشور به فنآوری هستهای رخ داد که اسراییل شروع به متهم کردن ایران به استفادههای نظامی از فنآوری هستهای کرد.
نکته بعدی افزایش قدرت نظامی سوریه و همکاری استراتژیک دمشق با تهران و حمایت سوریه از جنبشهای مقاومت و شکست تلاشهای مختلف برای تضعیف و منزوی کردن سوریه است.
سپس شکست طرحها و قدرت آمریکا در منطقه و در سطح جهان بود. بعد از آن مشغولیت جهانیان به بحرانهای مختلف و در راس آنها بحران اقتصادی جهانی از اهمیت برخوردار است.
اضافه بر همه اینها، افزایش قدرت و پیشرفت بیسابقه فرهنگ و قدرت مقاومت است. اسراییل پس از این در جنگهای خود زخمی میشد و اکنون با جنگی تمام عیار مواجه است.
تمامی سرزمینهای فلسطینی بخشی از جنگ آتی است، همان طور که در جنگ احتمالی با لبنان، تمامی خاک کشور هدف این جنگ خواهد بود.
توصیف اسراییل از جنبشهای مقاومت به عنوان خطری برای مردم اسراییل به تهدیدی استراتژیک و و جودی برای دشمن اسراییلی تبدیل شده است. ما مثلا میشنویم که ایران برای اسراییل خطری وجودی است ولی این سخن را در مورد جنبشهای مقاومت نیز میشنویم.
با توجه به این فضای جغرافیایی و در سایه دولت جدید اسراییل، همه چیز به نقطه اول بازگشت به گونهای که اکنون جهانیان تلاش میکنند نتانیاهو را راضی به پذیرش طرح تشکیل دو کشور کنند.
احتمالات زیادی اکنون در مورد رزمایش کنونی اسراییل وجود دارد که ممکن است متخصصان برخی از آنها را تایید کرده و یا همه را مورد تاکید و تائید قرار دهند.
احتمال اول در نظر گرفتن بعد معنوی رزمایش است بدین معنی که شکستهای مداوم اسراییل ظرف مدت گذشته باعث کم شدن روحیه مردم و عدم اعتماد آنها به ارتش و دولتشان شده و اکنون با تکیه بر این رزمایش قصد بالا بردن روحیه و باز گرداندن اعتبار ارتش و دولت به آن است تا مردم بار دیگر به مسئولان و ارتش خود اعتماد کنند که دولت اسراییل نیز به این امر نیاز وافر دارد.
احتمال دوم اینکه اسراییل به شکل حقیقی نگران موجودیت خود است یا حداقل نگران امنیت استراتژیک خود است و بدین ترتیب دست به هر کاری میزند تا قدرت و اقتدار و برتری و آمادگی خود را برای مواجهه با هر خطری را حفظ کرده و به رخ بکشد. یعنی این رزمایش بعد دفاعی دارد.
احتمال سوم، بعد ترس و یا ترساندن دارد. اسراییل با این احتمال قصد دارد پیامی قوی به لبنان، سوریه، ملتها و دولتهای عربی، فلسطینیان و ایران و باقی کشورها ارسال کرده و بگوید که فکر نکنید اسراییل ضعیف یا مردد است؛ بلکه اسراییل قوی بوده و از همه برتر است و قادر به مواجهه با همه است و میتواند جنگی در سطح منطقه را اداره کند. پیام این رزمایش به فلسطینیان این است که در سایه دولت نتانیاهو و لیبرمن با واقعیت کنار آمده و به دنبال تشکیل کشور فلسطینی نباشند بلکه با تاسیس امارت خودمختار فلسطین کنار بیایند. اسراییل به فلسطینیان میگوید که قدس را به آنها نداده و به شهرکسازی ادامه میدهد و فلسطینیان سرزمینهای 1948 را نیز اخراج میکند و هر آنچه به فلسطینیان میدهد همین امتیازهای پیش پا افتاده و اندک و ناچیز است. پیام به سوریه و دولتها و ملتهای عربی نیز این است که ما اسراییلیها به حیات خود و اشغال روزافزون سرزمینهای شما ادامه داده و شما نیز میتوانید هر کاری بکنید که البته این کارها از نظر ما فایدهای ندارد؛ زیرا اسراییل از فرق سر تا نوک پا مسلح بوده و بمب اتم نیز در اختیار داشته و آماده جنگ است.
پیام اسراییل به لبنان نیز میتواند این باشد که ما با شما جنگیده و اکنون نیز آماده هستیم تا بار دیگر جنگ کرده و کشور شما را بر هم بریزیم. شبکههای جاسوسی در تمامی خاک لبنان فعالیت کرده و هواپیماهای شناسایی اسراییل نیز شبانهروز بر فراز لبنان است و شما لبنانیها باید مراقب هر گونه اقدام خود باشید چرا که ما آماده هستیم.
پیام به ایران این است که اسراییل هرگز با تلاشهای هستهای ایران کنار نخواهد آمد و اگر شما ایرانیها به این فعالیت ادامه داده یا بخواهید اسراییل را هدف قرار دهید ما آماده دست زدن به هرگونه کاری هستیم.
احتمال چهار و آخر (که ممکن است ناخوشایند باشد) این است که اسراییل قصد دارد دست به جنگی غافلگیرانه و جدید بزند. با توجه به سخنان اخیر مسئولان اسراییلی متوجه میشویم که به مردم خود نسبت به اتفاقات غیرمترقبه هشدار میدهند. اینکه این مسئولان اینگونه سخن میگویند این احتمال را قوی میکند که شاید اسراییل مشغول آماده کردن خود برای دست زدن به یک تجاوز نظامی یا امنیتی است که واکنشهایی نامترقبه و بیسابقه دارد و بدین ترتیب مردم اسراییل باید از طریق این رزمایش آماده مقابله با هرگونه اقدام متقابل علیه خود باشند.
وقتی این احتمال صحیح باشد، همه چیز در همه جهتها صحیح خواهد بود. ما اطلاعات کافی داریم و در هر حال باید این احتمال را نیز جدی گرفت.
من احتمالات مختلف را ذکر کردم و میگویم ممکن است هر کدام از این احتمالات حقیقی باشد و یا شاهد همه آنها با هم صحیح باشد.
در برابر این احتمالات و برداشتها ما چگونه باید رفتار کنیم؟
در ابتدا باید همه را راحت کنم و از نظر تحلیلی بگویم که ما این اعتقاد را نداریم که اسراییل دست به جنگی نظامی و غیرمترقبه خواهد زد. موضوع اقدامات امنیتی از طرف اسراییل در هر لحظه وارد است ولی استفاده از آمادگی نظامی ظرف پنج روز این رزمایش برای دست زدن به یک جنگ غافلگیرانه با توجه به احتمالات و تحلیلهای موجود اندک است.
با این حال این تحلیل یک طرف و احتیاط و مسئولیت برای آماده بودن یک طرف دیگر است. ما در سیاست میتوانیم هر گونه رفتار کنیم ولی در قبال امور نظامی باید هشیار و آماده باشیم.
ما به شکل پیشگیرانه و با توجه به پیگیری دقیق رزمایشهای اسراییل اکنون بر این رزمایش اخیر تکیه کردهایم و در آخرین جلسه میزگرد گفتگوهای ملی به مسئولان لبنانی این موضوع را گفتیم. محمد رعد از طرف حزبالله این طرح را عنوان کرد که ما به عنوان یک دولت و ملت در همسایگی این کیان تجاوزپیشه باید مسئولیت خود را با توجه به رزمایش آتی اسراییل بپذیریم. ما این موضوع را در میزگرد گفتگوهای ملی با این ایده مطرح نکردیم که بر دیگران فشار وارد کنیم بلکه با احساس مسئولیت در قبال میهن خود این بحث را عنوان کردیم؛ چرا که احتمال جنگ دیگر ربطی به مقاومت ندارد و همه لبنان و بلکه منطقه را در بر میگیرد.
متاسفانه مسئولان لبنانی در میزگرد گفتگوهای ملی به این نکته توجه نکردند و دولت لبنان نیز این طرح و احتمال را هرگز مورد بحث و بررسی قرار نداد. دولت لبنان هیچگونه کمیتهای برای بررسی موضوع تشکیل نداده و حتی کمیته عالی دفاع نیز هیچ جلسهای برگزار نکرد تا احتمالات مختلف را بررسی کند و به ملت لبنان پیامی آرامشبخش بدهد.
متاسفانه ما در شرایط کنونی فقط شعارهای مختلفی را در این زمینه میشنویم که تصمیمگیری برای صلح و جنگ باید دست دولت باشد. آیا دولت تا کنون هرگز توانسته چنین تصمیمی را بگیرد؟ موضوع این نیست که ما بگوییم اختیار جنگ و صلح دست دولت باشد و خود را راحت کنیم. دولت باید قدرتمند و توانا باشد تا قادر به چنین تحرکات و تصمیمگیریهایی باشد. ما خواستار دولتی قوی و توانا هستیم. لبنان با توجه به دستورکاری دولت کنونی و دولتهای قبلی، اسراییل را دشمن میداند. این دشمن میگوید که ما میخواهیم به بزرگترین رزمایش تاریخ شصت و یک ساله خود اقدام کنیم. حال دولت لبنان چگونه با این امر برخورد میکند؟
در مورد شبکههای جاسوسی متعدد کشف شده در لبنان در سخنرانی روز جمعه خود به مناسبت سالگرد آزادسازی جنوب لبنان سخن خواهم گفت.
به هر حال ما انتظار داشتیم دولت اقداماتی انجام داده، گفتگوهای ملی به شکل فوقالعاده برگزار شود، دولت کمیتههایی را تشکیل دهد و در نهایت رزمایش نظامی اسراییل را به شکل دقیق بررسی کند و سیاستی ملی و میهنی را در قبال آن اتخاذ کند.
متاسفانه نه تنها رفتاری مسئولانه در قبال این امر ندیدیم؛ بلکه دیدیم که مسئولان لبنان میگویند این امر ربطی به لبنان ندارد.
مسئولان اسراییلی با زبان خود میگویند که این رزمایش در جبهه شمالی و مرز با لبنان اهمیت زیادی دارد و چگونه ما میتوانیم بگوییم که ربطی به لبنان ندارد.
من پشت صحنه را خوب میدانم. ما در روی کاغذ، اسراییل را دشمن میدانیم ولی آیا گروههای مختلف رفتاری با این مفهوم دارند که اسراییل دشمن لبنان است؟ حتی برخی پا را از این نیز فراتر گذاشته و گفتند که حزبالله این موضوع را اختراع کرده و در گفتگوهای ملی مطرح نموده و مشخص نیست که قصد اجرای چه طرحی را دارد.
ما به شکل شفاف گفتهایم که خواستار دولت قوی و برگزاری انتخابات در موعد مقرر و قانونی آن هستیم. حال آنها به جای اینکه با موضوع مطرح شده مسئولانه برخورد کنند؛ شروع به اتهامزنی کردند.
در هر حال جدا از دولت و مسئولیتهای آن باید تاکید کنم که مردم لبنان متوجه مسئولیتهایشان هستند و در طول تاریخ نیز این امر را ثابت کردهاند.
کسی نگوید که حزبالله دست به چه کارهایی میزند؛ چرا که ما مجبوریم در زمان اجرای رزمایش اسراییل تمامی احتمالات را در نظر گرفته و از همه نظر خود را آماده کنیم. در مناطق دیگر مثل سوریه، غزه و ایران اقدامات اتخاذ شده به ما ارتباطی ندارد ولی ما در لبنان کاملا حاضر و بیدار هستیم و آمادگی کامل داریم و من نیز از هماکنون این امر را اعلام میکنم و قصد ترساندن مردم را نیز ندارم؛ بلکه میخواهم به اسراییل پیام بدهم که اگر فکر میکند ظرف پنج روز رزمایش میتواند دست به عمل غافلگیرانهای بزند، اشتباه کرده و عنصر غافلگیری از بین رفته است. مقاومت آماده است تا در هر شرایطی از کرامت ملت و خاک میهن خود دفاع کند. اسراییل نیز این حقیقت را میداند و نیاز به تهدید ندارد.
من به اسراییل میگویم که حتی قبل از شروع این رزمایش هیچ بهرهای از عنصر غافلگیری نبرده و نمیتواند با تکیه بر آن دست به اقدام بزند.
مواجهه و مقابله با این غده سرطانی که در دل منطقه کاشته شده، سرنوشت ما است و ما گریزی از آن نداریم.
من از مردم میخواهم که به زندگی عادی خود ادامه داده و از چیزی نترسند ولی در هر حال این واقعیتها هستند و باید با احتیاط رفتار کنیم. در نهایت امیدوارم ارتش، دولت و نیروهای امنیتی نیز متوجه مسئولیتهای خود بوده و با دقت رفتار کنند. در برهه آینده باید با چشمهایی باز عمل کنیم تا غافلگیر نشویم. در دنیای گرگها و دنیایی که قدرتمندها، ضعیفها را میبلعند و همه از جمله سازمان ملل نیز ساکت هستند و انسان نیز قادر به دفاع از کرامت و استقلال خود به جز با تکیه بر خداوند و نیروی ذاتی خود نیست، ما راهی دیگر به جز آنچه گفتم نداریم.
امیدوارم روزهای آینده به خیر بگذرد و احساس ملی و میهنی ما نیز عامل قدرت ما باشد تا دشمن اسراییلی بداند اگر بخواهد دست به هر اقدامی بزند باید تمامی جوانب موفقیت احتمالی خود را بسنجد. همانطور که گفتم ما باید به خدا، ملت، مقاومت و قدرت خود ایمان داشته باشیم و بدانیم که زمان شکستها سپری شده و اکنون زمان، زمان پیروزیها است».
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در سه شنبه 88 اردیبهشت 29 ساعت ساعت 6:6 عصر
دربــاره ی ما
کارشناس ارشد روابط بین الملل ،دانشجوی دکتری ومترجم زبان فرانسه
منوی اصــــلی
خبرنامه
آمار و اطلاعات
پیونــدهای روزانه
نــوشته های پیشین
آخرین نـــوشته ها
وصیت نامه شهدا
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات